در ساختمان سابق مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جایی نمانده نبود که جزئی از کتابخانۀ عظیم آنجا نباشد، از سالن بزرگ آن ساختمان، تا همۀ اتاقها و راهروها و درواقع بهتر است بگوییم که «مرکز» جزئی از «کتابخانه» بود.
بسیار مفتخرم که در آستانۀ چهلسالگی تأسیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و به بهانۀ هشتادمین زادروز استاد عنایتالله مجیدی از مردی بنویسم که رکن رکین این مرکز یعنی کتابخانه و مرکز اسناد در سایۀ سرو بلند قامت او قد برافراشته است.
چاپ سوم تاریخ ادبیات ایران (بعد از اسلام تا پایان تیموریان) تألیف شادروان استاد بدیعالزمان فروزانفر، با گفتاری ازدکتر عبدالحسین زرینکوب و به کوشش عنایتالله مجیدی توسط سازمان چاپ و انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه با شمارگان 1000 نسخه منتشر شد.
آنچه در پی می آید، برگزیده ای است از چند نامۀ ایرج افشار که هنگام سفرِ خارج از کشور، به دکتر منوچهر ستوده، دوست دیرین خود نوشته است. از این سطور نیک می توان دریافت که او نه تنها سفرهای چند ماهه، بلکه در سفرهای کوتاه چند روزه نیز، در حسرت وطن و دوست کوه و دشت خویش، بی تاب بوده و برای بازگشت، روز شماری می کرده است. امید که نشر این نوشته ها، یادِ دو دانشمند ایران دوست و ایران شناس را در خاطر دلبستگان فرهنگ و تمدن این مرز و بوم خرم کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید